Tuesday, June 10, 200859.هوس کردم یه(به اینجا که رسیدم ازخواب پریدی دارو و شیر خوردی کلی گریه کردی، کنارت دراز کشیدم که باز بخوابی و خودم هم یه چرت ده دقیقه ای زدم!) داشتم میگفتم هوس کردم عکسهای امروز رو بذارم. یه دفعه صبح دلم خواست امروز که کلاس نداشتم روبه کل تعطیل کنم و کنارتوباشم. باز با هم رفتیم پارک. همون کارهای همیشگی... به هاتو(کبوترها) هاغذا دادیم؛ توپ بازی کردیم؛ |
Blog Photosآرشیو |