Monday, June 30, 200860.وقتی مامان اومد تعطیلات تو هم شروع شد. راستش من هم دلم نمیومد همین مدت کوتاهی رو که کنار مامان بزرگت بودی به بهونه ی مهد رفتن و زبان یادگرفتن ازت بگیرم. تولد دایی نادر بود و تو اون روز با اینکه حال زیاد مناسبی نداشتی اما مثل همیشه با خوش اخلاقی همراهیمون کردی. ![]() ![]() ![]() و این هم یکی از خوش اخلاق ترین چهره هاته که معمولن بعد یه روزی که حسابی بهت خوش گذشته باشه-مثل همین عکس که بعد از یه رستوران به هم ریزون و یه کیک به سر وکله ی مامانت مالون ازت گرفته شد-میشه باهاش دیدت. ![]() |
Blog Photosآرشیو |